تيانا عمر مامان و باباتيانا عمر مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

تیانا عمر مامان و بابا

بازي وبلاگي

    فا طيما جون منو به اين بازي دعوت كرد و ازش ممنونم . بزرگترین ترس زندگیت؟   ترس از مرگ . اگر ٢٤ساعت نامرئی میشدی چکار میکردی؟ ميرفتم تا ببينم در نبود من چي ميگذره   . اگر غول چراغ جادو توانایی براورده کردن یک ارزو بین ٥ الی١٢ حرف رو داشته باشه.ان ارزو چیست؟ خونه بخريم     . از میان اسب.سگ.پلنگ.گربه.عقاب کدام را دوست داری؟ اسب . کارتون مورد علاقه کودکیت؟ با خانمان . در پختن چه غذایی تبحر نداری؟ دستپختم خوبه و همه چي رو خوب درست ميكنم . اولین واکنشت موقع عصبانیت؟ زير لب قُر مي...
28 خرداد 1392

عكسهاي شاهكارهاي تيانا خانوم

قربونت برم از كارهايي كه ميكني عكس گذاشتم تا ببيني چقدر دلبري ............. درضمن امروز ياد  گرفتي كه با زبونت صداي بشكن در بياري ،ميشكني و سينه خيز ميري . انگشت شصت و اشاره اتو ميكني تو دهن و فوت ميكني ، انگار ميخواي سوت بزني.فدات بشم الهي. از ديروز بهت موز دادم و امروز هم بستني خوردي .نوش جان............. ادامه مطلب عكسهاتو ببين: چهار دست و پا شدنت   تيانا در حمام تيانا بعد از حمام با اردكي كه خيلي دوسش داره يه خواب عميق با صورت سرخ شده   تلاش براي خوردن برگ   بيدار شدن از خواب   قربون ژست با عينكت بشم   بازي با پستونك   بعد از حمام 13/3...
16 خرداد 1392

تيانا شاهكار ميكنه

سلام دخمل نازنينم بالاخره موفق شدم تا بيام و برات بنويسم اخه ماشالله داري ماماني اينروزا انقده وابسته و شيطون شدي كه يه لحظه هم ازم جدا نيستي الهي قربونت برم يه كارايي ميكني كه دلم ميخواد بخورمت. تو اين مدت كلي اتفاق افتاده : 28 ارديبهشت يه دونه ببعي و اسب بادي واست خريديم كلي ذوق ميكردي . اردكت رو هم همون شب اورديم مثل اينكه خيلي دوسش داري .اخه با هر بار ديدنش كلي ميخندي. از 29   ارديبهشت سينه خيز رفتنت شروع شد . فدات بشم كه انقده توانمند و فعالي. از 31 ام روي زانو هات ميري و 1-2 ميكني .دردت تو سرم عاششششششششششششششششقتم از 2 ام خرداد شروع ميكني و الكي جيغ ميزني و بازي ميكني و با زبونت به اصطلاح موتور ميشي و صدا در ميا...
11 خرداد 1392
1